سلام داداش شبت بخیر

ســـــــــلام
ســـــــــلام ابجی شبت بخیر

سلام داداش محمد خوش اومدییییی
ولی حالا که اومدی باید دور حیاط نمیدونم کلاغ پر بری فک کنم یه 330000مترمربع بودش به علت غیبت دیشبت اسمتم ثبت شده تو دفتر زود کارتو شروع کن خخخخخخخخ هههههههه

330000
تخفیف نمیدین
ارزونتر حساب کنین مشتری بشیم
حالا هیئت نظارت کیا هستن

صوفياجون اینجانب موردی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حالا خوبه گفتم یه دور نه 10تا دور

فراررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
حالا هیئت نظارت کیا هستن؟؟؟

گفتم که صوفياجون
MONA
البته مونا درخواست میکنه من تصمیم میگیرم حالا میتونی فقط تو آشپزخونه "نمیدونم" کلاغ پر بری اینم تخفیف دیگه یادت باشه غیبت نکنیااااا

خدا رو شکر که ابجی مونا هست
MahnaZ اگه بود تخفیف که نمیداد هیچ ، فکر کنم یه دور رو میگفت دو دور بشه بهتر

ابجی بذار هیئت نظارت همشون بیان ، میترسم الان جریممو انجام بدم بعدش اونا بیان بگن ما ندیدیم باید دوباره انجامش بدم

برادر محمد من جزوء هیئت نظارت نیستم اما اگه بودم بدلیل شیرینیهای خوشمزه ای که امشب برا بچه آوردی از غیبت دیشبت میگذشتم...ی شب غیبت کردی دیگه ...اشکال نداره بیشتر از سه جلسه خطرناک میشه .....

ایول MahnaZ متحول شدی
سپاس فراوان

شما حداقل از ما یاد بگیر خودتو متحول کن و اجازه بده ما هم بخندیم و دلمان شاد شود....
فقط یادت باشه اینجا زیاد غیبت نکن که دهنم چفت و بست نداره گفتم که در جریان باشی

اون کلاسی که تو توش درس میخونی استادش ماییم
چفت و بس رو که خودم میدونستم نداره

بعـــــــــــــــله استاد...استادتیم دادا....تو استاد باشی ما کجا آواره شیم ...میبینم قیافتون برام آشناست ...استــــــــــــــــــــــــــــــاد همش داشتی صندلیامونو درست میکردی و...
خلاصه گفتم در جریان باشی غیبتت زیاد شد حواست باشه ...در بعضی جاها مشاهده شده اید

تو که دفتر حضور غیاب نداری
هیچ کاری نمیتونی کنی

خلاصه هشدار از ما بود دیگه خود دانی.... دفتر ندارم اما دهن دارم و میتونم ب منا اطلاعات برسونم

از شرایط حاضر و غایب اینه که مونا خودش مشاهده کنه پس الکی تلاش نکن به حرفای تو گوش نمیده

آدرس میدم مشاهده کنه برادر....فک کردی چی ؟؟؟

من حواسم خوب خوب جمه

از عکست مشخصه ....کارتو بلد نیستی باید عکستو عوض کنی....هنک کردم تورو جای دیگه دیدم

من مطمئنم ابجی مونا یه حرف تو گوش نمیده

کجای حرفت خنده داربود که میخندی.....بگو شاید ما هم خندیدیم....خب من چکاره ام شما ی روز غیبت داشتی میخاستن تنبیهتون کنن وای به حال اینکه بفهمند جای دیگه نه جاهای دیگه مشغولید

این خنده ایی که اخر جملاتم میدارم واسه اینه که جمله ادامه داره ولی دیگه نمیخوام ادامشو بنویسم دارم به همون چیزایی که نمینویسم میخندم
اونی که پاکه از محاسبه چه باکه ، ما اولویت اولمون سایت نمیدونم هستش

بگو ما هم بخندیم..... مشخصه اولویتت کدوم سایته...

خوبه خودت میگی مشخصه ، انچه که عیان است چه حاجت به بیان است

بعله... زمان مشخص میکنه ....

زمان مشخص کرده ، تو خبر نداری

از این به بعد مشخص میکنه.....

دل درد نگیری انقد میخندی...اونم الکی خنده

هیچکدوم الکی نیست همش از ته دله

آها ...معلومه... خدا کنه از ته دل باشه... ما که حسود نیستیم...

تو به سوت زدنت ادامه بده

زیاد ذوق نکن....شبه زیاد نمیتونم سوت بزنم...همه خوابن بیدار میشن...

اشکال نداره ولی یادت نره صبح سوت زدن رو شروع کنی

گفتم که حسود نیستم....اگه حسود بودم باید سوت میزدم....تازشم وارد نیستم

فردا صبح که بیدار شدی جلوی اینه وایسا تمرین کن ، زود یاد میگیری

بیکار نیستم اگه بیکار بودم حتما تمرین میکردم تا یاد بگیرم و برم رو اعصابت ....

نه اتفاقا اگه یاد بگیری من خوشم میاد چون بیشتر میتونم بخندم

چون میخای بخندی برات میزنم من از خنده دیگران شاد میشم....

اصن خیلی دمت گرم از این کار مثبتت خوشم اومد

خدارو شکر با خوشی و خوبی اینم به پایان رسید....

خدا رو شکر
ازت تشکر میکنم

چیه چرا سوت میزنی من با سوت زدنت شاد نمیشم با لبخندت شاد میشم....

ایول داداشم